هلیا و هلنا هلیا و هلنا ، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

شیرین عسل های مامان و بابا

اولین پست سال 91

سلام سلام خاله های عزیز و کوچمولوهاشون . سال نوتون مبارک ایشالا سالی پربرکت همراه با سلامتی واسه همتون باشه . می دونم خیلی دیر کردم طبق معمول آخه امسال عید خیلی خوبی نداشتیم اولین روز عید همونطور که واستون گفتم با سرماخوردگی من و نی نی ها شروع شد واسه همین بجز خونه مامانی ها و خاله ها نتونستیم جایی بریم  روز دوم عید دایی جونی و خانم دایی از مشهد اومدن روز سوم عید هم که باباجونی شیفت نوروزیش بود و ما توخونه تنها بودیم که دایی جون زنگ زد و گفت حاضر شین بیام دنبالتون بریم پارک ما هم حاضر شدیم و برای اولین بار عسلامو بردیم پارک چقدر ذوق کرده بودین البته اولش یه خورده می ترسیدین ولی هلنا جون خیلی قشنگ از سرسره سر می خوردی و می اومدی پایین ه...
22 فروردين 1391

آخرین پست سال 90

                      سلام خاله های عزیز . با عرض شرمندگی  خیلی وقته که بهتون سر نزدم توی این تقریبا یک ماه خیلی سرم شلوغ بود و اتفاقات زیادی افتاد اول زا همه اینکه پرستار بچه ها رو بدلیل مشکلاتی که داشت بیرون کردم و مجبور شدم جیگرامو ببرم مهدکودک . رفتم مهد یکی از دوستای خاله سمیرا و بعد از دیدن محیط اونجا روز شنبه ١٣ اسفند عسلای مامان برای اولین بار قدم به مهد گذاشتن اولش خیلی گریه کردن آخه غریبی می کردن من موندم پیششون و صبحونشون رو دادم و بعد از تقریبا ٤٠ دقیقه کهدیدم یکم آرومتر شدن اومدم بیرون اصلا دلم نمی اومد ولی خوب چیکار...
21 فروردين 1391
1